loading...
تــــک خــــنده*بزرگترین سایت سرگرمی*
آخرین ارسال های انجمن
Amin بازدید : 71 جمعه 15 آبان 1394 نظرات (0)
یه بار یه درخت داشتم، اونقدر خوب آبیاری کردمو بهش رسیدم که گفت داداش اگه قراره اتفاقی واسم بیوفته بگو من طاقتشو دارم ؟!

بعد نشستیم باهم کلی گریه کردیم :(
Amin بازدید : 77 چهارشنبه 13 آبان 1394 نظرات (0)
مورد داشتیم پسره میخواسته یه جوری به دختره بگه حجابت بیشتر رعایت کن
گفته:من دوست دارم بیرون میای از خونه لباس منطقی بپوشی
دختره هنوز داره تمام بازار و زیر و رو میکنه دنبال برند manteghi …
Amin بازدید : 83 چهارشنبه 13 آبان 1394 نظرات (0)
دهه هشتادیا هم دارن ازدواج میکنن
دهه هفتادیا دارن بچه دار میشن
اما دهه شصتیا هنوز دارن دنبال نیمه ی گور به گور شدشون میگردن !
Amin بازدید : 71 چهارشنبه 13 آبان 1394 نظرات (0)
بچه بودیم هر کی بهمون فحش می داد
کف دستمونو نشونش می دادیم می گفتیم آینه آینه
حالا اگه جرات داری به بچه های امروزی فحش بده
یه چیزی جوابتو می ده که باید معنیشو از بابات بپرسی!
Amin بازدید : 111 چهارشنبه 13 آبان 1394 نظرات (0)

جوک جدید و خنده دار, توالت فرنگی

شهروند نوجوان : گریه و زاری راه می اندازد و مادرش را صدا می زند!‏

 

شهروند دهه 70 (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمزرنگش درمی آورد و ‏آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن ...» را گوش می دهد!‏

 

شهروند دهه 70 (مونث): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش درمی آورد و ‏اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود!‏

 

شهروند دهه 60 (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در را از پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت ‏دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! ‏آیا مادرش در مورد بویِ بدِ لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه ‏استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا ... در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی ‏رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به درِ دستشویی می زند!‏

 

شهروند دهه 60 (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشت قفل کرده اند؟ ‏اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و درِ خوابگاه بسته شود؟! اگر به خانواده اش در شهرستان ‏اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا با پسرِ مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از ‏پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر ... در حالی که برای سرنوشت شوم ‏خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه درمی آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند!‏

ادامه......

Amin بازدید : 84 سه شنبه 12 آبان 1394 نظرات (0)
میگن قدیما فامیلی افراد طبق کاراشون بود مثلا کارگر کشاورز نجار
.
.
.
.
.
من هنوز نفهمیدم پدر سوشا مکانی چیکاره بوده! o_O

Amin بازدید : 89 یکشنبه 10 آبان 1394 نظرات (0)

مريض بودم مامانم داشت داروهامو ميداد

که خواهر کوچيکم اومد گفت : منم از اينا ميخوام

مامانم گفت : الهي مامان بميره برات قربون اون شکل ماهت برم اينا پي پيه فقط داداش بايد بخوره

تعداد صفحات : 36

درباره ما
Profile Pic
سلام به سایت شادی خنده سرگرمی تک خنده خوش امدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 476
  • کل نظرات : 45
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 413
  • آی پی دیروز : 162
  • بازدید امروز : 1,053
  • باردید دیروز : 664
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,831
  • بازدید ماه : 3,831
  • بازدید سال : 31,549
  • بازدید کلی : 116,280
  • کدهای اختصاصی